به گزارش شهرآرانیوز، دوره گرفتن کارت عضویت کتابخانه آنهم برای روز مبادا به سر آمده است. حالا کتابدارها نباید منتظر بنشینند که یک نفر برای امانتگرفتن کتاب به سراغشان بیاید، آنهم در زمانهای که همه با خواندن پیامهای شبکههای اجتماعی توهم مطالعهکردن دارند. خلاصه اینکه ترویج کتابخوانی خلاقیت لازم دارد و با تذکر ساده نمیشود.
چیزی شبیه به این: «تابستون بیکار نباش، کتاب معرفی کن، درآمد کسب کن!» مسئولان اجرایی کتابخانه زندهیاد امیرحسین فردی تابستان امسال را گذاشتند برمبنای مهارتآموزی بچهها؛ یعنی هم کتاب بخوانند و هم اثری تولید کنند که فروختنی باشد و به پول توجیبی تبدیل شود. خودشان بچهها را ثبتنام میکنند، خودشان آموزش میدهند و بعد هرچه را تولید کرده باشند، از ۵۰ تا ۴۰۰ هزار تومان میخرند و در فضایمجازی منتشر میکنند. خواندن جزئیات این طرح معرفی ایدهای است برای کتابخانههای دیگر و والدینی که دنبال مهارتآموزی و کار تابستانی فرزندانشان هستند.
از سال ۱۳۸۸ که بنا را بر ایجاد کتابخانهای در خیابان طبرسی شمالی ۷ گذاشتند، حسن سلطانی با آنها همراه بود. اصلا خودش ایده جمع آوری کتاب مازاد از خانهها را داد؛ یک صبح جمعه، بعد از دعای ندبه. عجیب بود که بچهها مشتاق بودند و خیلی زود در گوشهای از مسجدالرضا (ع) کتابخانه کوچک جاخوش کرد.
استقبال که زیاد شد، مغازه سه درچهاری در همان نزدیکیهای مسجد اجاره کردند و همین طور با کمک بچههای مسجد، خیران هم تعدادشان زیاد شد. آن محدوده که کتابخانهای برای امانت کتاب وجود نداشت، با استقبال مردم روبه رو شد. حالا بعد از این همه سال، کتابخانهای که بعدها به نام مرحوم امیرحسین فردی، از بزرگان ادبیات داستانی انقلابی، نام گذاری شده، در فضایی مستقل در خیابان طبرسی شمالی ۱ برپا شده است و به صورت خودجوش و مردمی اداره میشود. اکنون این کتابخانه بیش از ۴ هزارو ۳۰۰ نفر را ثبت نام کرده است و هزارودویست سیصد نفر عضو فعال دارد.
نام طرح را «کارستان؛ کتابستان» گذاشته اند. حسن سلطانی از نیروهای خوش فکر و کلیدی کتابخانه است که سیزده سال از عمرش را برای مدیریت و برنامه ریزی در این کتابخانه صرف کرده است. او تابه حال ایدههای جذاب زیادی اجرا کرده است که هم به درد اهالی محل بخورد و هم ترویج فرهنگ کتاب خوانی.
درباره ایده جدیدشان با او هم کلام میشویم. او میگوید: پشت این برنامه دو هدف مهم قرار دارد؛ یکی خوانده شدن کتابهایی که به تازگی وارد قفسه کتابخانه میشود یا کتابهایی که کمتر خوانده شده است و دیگری تولید محصولاتی که بتوان در رسانههای مجازی کتاب را با آن تبلیغ کرد. طبیعی است که هرچه قالبهای معرفی کتاب را به روزتر و با فناوری هماهنگ کنیم، اثرگذاری آن بین همه گروههای مردم بیشتر خواهد شد.
«البته برایمان مهم بود که از توانایی بچهها برای هدف هایمان استفاده کنیم، به جای اینکه یکی از همکاران خودمان محصول را تولید کند. از طرف دیگر، برخی بچهها حتی بیشتر از ما به ابزارهای فناوری و تلفن همراه مسلط هستند. به همین دلیل، برای خوانش و تولید محصول رسانهای از آنان کمک گرفتیم.»
وی در ادامه این توضیحات به دغدغه دیگری هم اشاره میکند که نگرانی والدین هم هست و در این طرح دیده شده است: این روزها یکی از مشکلات تربیتی ما این است که نوجوانان و جوانان فقط درس میخوانند و نسبت به نوجوانان گذشته کمتر درگیر فضاهای واقعی و کار هستند. به همین دلیل، طرح را برپایه تولید محصول بنا کرده ایم. بچهها باید محصول خود را در زمان مشخص تولید کنند و تحویل دهند تا از آنها خریده شود. ضمن اینکه یک مهارت هم یاد میگیرند که میتوانند بعدها از آن درآمدزایی کنند.
طرح آنها دو بخش دارد و دانش آموزان ۱۰ تا ۱۳ و ۱۴ تا ۱۸ سال را پوشش میدهد. ابتدا از متقاضیان ثبت نام شد، کلاسهای آموزشی را با حضور استادان برگزار میکنند و بچهها موظف اند کتاب خود را در قالبهای موشن گرافی، کلیپ موبایلی و پادکست صوتی معرفی کنند. مدیر کتابخانه امیرحسین فردی اضافه میکند: هرکدام از این قالبها قیمت مشخصی دارد، اما بنا داریم در هر صورت همه تولیدات بچهها را بین ۵۰ تا ۴۰۰ هزار تومان از آنها بخریم تا انگیزهای برای ادامه داشته باشند و احساس کنند که آموزش هایشان مؤثر بوده است و کار تابستانی هم انجام داده اند که در مقابلش، دستمزد گرفته اند.
به گفته او، پس از فراخوان طرح، به مدت یک ماه صد دختر و پسر نوجوان ثبت نام کرده اند و سه جلسه آموزش آنها در این هفته برگزار خواهد شد. سلطانی میگوید: میزان استقبال خیلی خوب بود. پس از پایان جلسات آموزشی، بچهها از یکم تا بیستم شهریورماه فرصت دارند محصولشان را تولید کنند و تحویل بدهند. در این مدت هم با گروه پشتیبانی آنان را همراهی خواهیم کرد.
کتابخانه امیرحسین فردی ۱۰ هزار جلد کتاب در مخزن خود دارد و انتخاب از میان این همه قطعا برای بچهها کار سختی است. برای همین، در انتخاب کتاب هم به بچهها کمک میکنند: شاخصهایی را تعریف کردیم که نکات مدنظر خودمان هم در آن گنجانده شده است؛ اول اینکه کتابهای درسی در این قالب نیستند و دوم آنکه هم کتابهایی که کمتر خوانده شده اند و هم کتابهای پرمخاطب را در دسته بندی گذاشتیم. اما درنهایت این بچهها هستند که کتاب خود را در موضوعات مختلف انتخاب میکنند.
مسئولان کتابخانه برای پس از تبدیل شدن کتاب به تولیدات رسانهای هم برنامه چیده اند. مدیر کتابخانه درباره جزئیاتش میگوید: بنا داریم آثار تولیدشده را در رسانهها و کانالها منتشر کنیم. مجموعه «چی کتاب» که در حوزه معرفی کتابهای خوب و تأثیرگذار فعالیت میکند، یکی از مجموعههایی است که در این موضوع با ما همکاری میکند و تولیدات ما را در صفحه رسانهای اش منتشر خواهد کرد.
کتابخانه امیرحسین فردی با توجه گردانندگان و علاقه اهالی محله بارها جشنواره و مسابقات کتاب خوانی یا کلاس قصه گویی برای کودکان کمتر از هشت سال برگزار کرده، اما به نظر متولیانش حضور در طرح کنونی برای بچهها شیرینتر است. سلطانی سخن یکی از بچهها را به عنوان شاهدی بر این ادعا میآورد: در جلسه توجیهی طرح، وقتی از یکی از بچهها پرسیدم با پول این کار چه کار میکنی، گفت تلفن همراه مادرم خراب است، میخواهم پولم را خرج تعمیر تلفن میکنم. این یعنی کارکردن و دستمزدگرفتن برای بچهها ارزش بیشتری نسبت به کارهای صرفا تفریحی دارد. اگر فقط کلاس آموزشی بود، شاید این همه متقاضی نداشتیم، زیرا آنجا هم والدین ترجیح میدهند فرزندانشان را در کلاسهایی مثل زبان ثبت نام کنند تا کتاب خوانی.
در روزگاری که باید برای خواندن کتاب، آدمها را راضی و قانع کرد یا برایشان کتاب صوتی و پی دی اف ساخت تا قبول کنند و آن قدر مقابل دستشان گذاشت تا بهانهای برای کتاب نخواندن نداشته باشند، اجرای طرح کتاب خوانی آن هم برای نوجوانان و جوانان تا به خواندن علاقهمند شوند، لطفی به آیندگان است.
مهدی زارع، سردبیر رسانه «چی کتاب» که با طرح «کارستان؛ کتابستان» هم همراه شده اند، معتقد است: این یک طرح برنامه چندوجهی است. از طرفی مخصوص مخاطب نوجوان است، از طرف دیگر در کتابخانه اجرا میشود؛ یعنی جدا از عضویت و امانت دادن کتاب و مسابقات کتاب خوانی، حتی کلاسهای آموزشی هم بناست در سالن کتابخانه برگزار شود. این به قول روزنامه نگاران آشنازدایی است. هم کتاب میخوانند، هم درآمدزایی میکنند. به عبارتی همه چیز از دل کتابخانه بیرون آمده است.
وی ادامه میدهد: بخشی از میزهای مطالعه را جمع کرده اند تا بچهها همان جا میان قفسههای کتاب بنشینند و آموزش ببینند. با خانوادهها هم ارتباط گرفته اند که با این جریان همراهی کنند و این یک پیوست اجتماعی خوب است.
زارع میزان استقبال از طرح را هم خوب توصیف میکند: با اطلاعی که از وضعیت تهران دارم، این جمعیت را میشود فقط در مشهد و شهرستانهای کوچک دور هم جمع کرد، زیرا چنین امکانی در شهر بزرگ وجود ندارد. همچنین، چون طرح محلی است، حضور مداوم بچهها در محل کتابخانه امکان پذیر است.
سردبیر رسانه «چی کتاب» دلیل موفقیت این کتابخانه محلی در طرح هایش را خلاقیت و دغدغه مندی متولیانش میداند: ویژگی اصلی این کتابخانه خلاقیتی است که خود بچههای کتابخانه زنده یاد امیرحسین فردی دارند. خلاق هستند، فضا را میشناسند و دغدغههای اهالی را میدانند. شبیه انجمن کتاب خوانی که برای کتاب «راز درخت کاج» راه انداختند. پنج برابر آن تعدادی که کتاب را امانت گرفته بودند، خوانده شد؛ حدود پنج شش هزار نفر. با وجود اینکه از هیچ نهاد دولتی بودجه نمیگیرند، کاملا مبتنی بر همان فضای محلی عملکرد خوبی دارند.
زارع ادامه میدهد: برنامههای این کتابخانه در راستای اهداف ما یعنی ارتقای الگوی کتاب خوانی هم هست. برای همین، بخشی از کار را که تأمین استاد برای کلاسهای آموزشی است، برعهده گرفتیم. همچنین، تولیدات باکیفیتتر رسانهای بچهها را منتشر خواهیم کرد. ما نیز مثل کتابخانه امیرحسین فردی یک مجتمع غیروابسته به سازمان و نهاد دولتی هستیم، اما کنار مجموعه دیگری قرارگرفتن، به تحقق اهداف مشترکمان کمک میکند.